پول الکترونیکیelectronic money, electronic cash, cybermoney, cybercash, DigiCash, digital money, digital cashواژههای مصوب فرهنگستانپولی که ازطریق اینترنت ردوبدل میشود متـ . ای ـ پول e-money, e-cash
پول فرمانیfiat moneyواژههای مصوب فرهنگستانپولی که دولت بهعنوان وجه رایج قانونی وضع میکند ولی پشتوانۀ کالای بهادار را ندارد و بنابراین، ارزش حقیقی آن تابع رابطۀ عرضه و تقاضا است، نه موادی که از آن ساخته شده است
پول گستردهbroad moneyواژههای مصوب فرهنگستانمجموع انواع پول و شبهپول که شامل اسکناس و مسکوک و سپردههای دیداری و غیردیداری بانکی است
میناسازیلغتنامه دهخدامیناسازی . (حامص مرکب ) صنعت مینا ساختن . نقاشی و تزیین فلزات مختلف از قبیل طلا و نقره و مس بوسیله ٔ رنگهای لعابدار مخصوص که در حرارت بسیار زیاد پخته و ثابت شود. عمل ساختن مینا. || (اِ مرکب ) محل ساختن مینا. کارگاهی که در آنجا مینا ساخته شود. میناکاری .
مینالغتنامه دهخدامینا. (اِخ ) نام قلعه ای است فیمابین لار و هرمز قریب به شمیل . (انجمن آرا). قلعه ای است مابین لار و هرمز . (برهان ) (ناظم الاطباء).
مینالغتنامه دهخدامینا. (اِخ ) (باب ) یکی از درهای سیزده گانه ٔ ربض زرنج (سیستان ) از این باب بسوی فارس میرفته اند. (از حاشیه ٔ ص 158 و ص 159 تاریخ سیستان چ ملک الشعراء بهار).
مینالغتنامه دهخدامینا. (اِ) پرنده ای است از راسته ٔسبکبالان و از گروه سارها که جثه اش به اندازه ٔ یک سار است و بیشتر در نواحی گرم کره ٔ زمین (هندوستان و مکزیک و نقاطی از آمریکای جنوبی ) میزید پرهایش دارای الوان مختلف است (سیاه و قهوه ای سیر و قهوه ای روشن ) و منقارش زرد و حلقه ٔ دورچشمها و پا
مینالغتنامه دهخدامینا. (اِ) گیاهی است زینتی از تیره ٔ مرکبان که یکساله است و بوته اش ممکن است به ارتفاع 1 تا 2 متر نیز برسد. در حدود 200گونه دارد که اکثر دارای گلهای سفیدرنگ یا آبی هستند این
مینالغتنامه دهخدامینا. (اِ) بافت سخت و براق و متراکمی که قسمت سطحی تاج دندان را با ضخامتی قابل توجه پوشانده است این بافت دارای اصل اکتودرمی است و در ترکیب آن 89% فسفات دو کلسیم و 4/5% کربنات دو کلسیم و <span class="hl" dir="l
حجرالمینالغتنامه دهخداحجرالمینا. [ ح َ ج َرُل ْ ] (ع اِ مرکب ) دمشقی گوید: و لونه ازرق کمدفی زرقیة شفوف کالزجاج و اجوده الصافی اللون الشبیه بالیاقوت الازرق و فیه صلابة الیاقوت . (نخبة الدهرص 83).
خرده مینالغتنامه دهخداخرده مینا. [ خ ُ دَ / دِ ] (اِ مرکب ) خرده ٔ مینا. مینای شکسته و ریزه ریزه شده . (برهان قاطع) (از آنندراج ) : موضعی خوش خرم و درختان درهم گفتی که خرده ٔ مینا بر خاکش ریخته و عقد ثریا از تاکش درآویخته . (گلستان ). || شر
چنبر مینالغتنامه دهخداچنبر مینا. [ چَم ْ ب َ رِ ] (ترکیب اضافی ، اِمرکب ) کنایه از آسمان است . (برهان ) (از انجمن آرا) (از آنندراج ). یعنی آسمان . (رشیدی ). آسمان . (ناظم الاطباء). و رجوع به چنبر شود.
چاه مینالغتنامه دهخداچاه مینا. (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان خنج بخش مرکزی شهرستان لار که در 108 هزارگزی باختر لار و جنوب فلات دنک واقع شده و 16 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
چتر مینالغتنامه دهخداچتر مینا. [ چ َ رِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) آسمان . (ناظم الاطباء). رجوع به چتر روز و چتر زرین و چتر سحر شود.