لغتنامه دهخدا
مقر. [ م ُ ق ِرر ] (ع ص ) اقرارکننده . (غیاث ) (آنندراج ). اعتراف کننده و اذعان کننده و کسی که اقرار می کند و اعتراف می نماید و راست می گوید و اعتراف به گناه خود می کند و آنکه قبول می کند راستی گفتار دیگری را نسبت به خود پس از آنکه انکار کرده بود. (ناظم الاطباء). معترف . مذعن