میشکافدگویش خلخالاَسکِستانی: əškâjə دِروی: əškâj.ə شالی: əškâjə کَجَلی: â.n.škâj.e/iya کَرنَقی: âškâjə کَرینی: âškâjə کُلوری: əškâjə گیلَوانی: âškâjə لِردی: âčunə
میشکافدگویش کرمانشاهکلهری: šekâwene:d گورانی: šekâwene:d سنجابی: šekâwene:d کولیایی: ašekâwene: زنگنهای: šekâwene:d جلالوندی: mašekâwene: زولهای: mašekâwene: کاکاوندی: mašekâwene: هوزمانوندی: mašekâwene:
بافت همشکفتhomeoblastic textureواژههای مصوب فرهنگستاننوعی بافت بلورشکفتی در سنگهای دگرگونیای که کانیهای اصلی هماندازه دارند
شکافتگویش اصفهانی تکیه ای: âreškâft طاری: bešeškâft طامه ای: boyeškoft طرقی: vâšeškoft کشه ای: vâšeškoft نطنزی: vâšeškoft
خاراشکاففرهنگ فارسی عمیدآنکه یا آنچه سنگ خاره را میشکافد: ◻︎ ز خاریدن کوس خاراشکاف / پر افکند سیمرغ در کوه قاف (نظامی۵: ۹۸۰).
يَتَفَجَّرُفرهنگ واژگان قرآنمي جوشد - مي شکافد (در اصل به معني باز کردن وشکافتن است اگر صبح را فجر ميگويند . براي اين است که روشني پرده ظلمت را پاره کرده به همه جا منتشر ميشود )
يَدْمَغُهُفرهنگ واژگان قرآنچنان فرق سرش را مي شکافد که مغز سرش پيدا شود(از کلمه دمغ به معناي شکافتن فرق سر تا مغز سر است )