میکاودگویش خلخالاَسکِستانی: âvəškənə دِروی: evəšk.ənj.ə شالی: âvəšk.ənj.ə کَجَلی: me.nav.e/iya کَرنَقی: âvəškinə کَرینی: âvəškənə کُلوری: âvəškənə گیلَوانی: davəškinə لِردی: âvišginə
میکاودگویش کرمانشاهکلهری: ǰu:re:d گورانی: ǰu:re:d سنجابی: ǰu:re:d کولیایی: aǰu:re: زنگنهای: ǰu:re:d جلالوندی: magɪrde: زولهای: magɪrde: کاکاوندی: magɪrde: هوزمانوندی: magɪrde:
نقشۀ همضخامتisopach map, thickness map, isopachous mapواژههای مصوب فرهنگستاننقشهای که ضخامت یک لایه یا سازند یا پیکرههای تختالی دیگر را در ناحیهای جغرافیایی نشان میدهد
همآغازmass start, mass strart raceواژههای مصوب فرهنگستاندر دوچرخهسواری، مسابقهای که در آن همۀ شرکتکنندگان همزمان و از یک محل مسابقه را شروع میکنند
گوش کاولغتنامه دهخداگوش کاو. (اِ مرکب ) گوش پاک کن . (یادداشت مؤلف ). آلت کاویدن گوش . || (نف مرکب ) که گوش کاود. آنکه گوش کاود.
پرمدعالغتنامه دهخداپرمدعا. [ پ ُ م ُدْ دَ ] (ص مرکب ) که سخن دراز کشد. که دعویهای باطل بسیار در محاجه آرد. که بسیار کاوَد در سخن چنانکه مخاطب را مانده کند.
منتبثلغتنامه دهخدامنتبث . [ م ُ ت َ ب ِ ] (ع ص ) آنکه با دست می کاود. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || آنکه ظاهر می سازد پنهان را. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ). رجوع به انتباث شود.