نابرداریلغتنامه دهخدانابرداری .[ ب ُ ] (حامص مرکب ) بی صبری . ناشکیبائی . (ازناظم الاطباء). || ناچاری . لاعلاجی . (ناظم الاطباء).
ناباردارلغتنامه دهخداناباردار. (نف مرکب ) بی ثمر. بی بار. || عقیم . که آبستن نیست : اسب ماده ٔ ناباردار. (منتهی الارب ). || بی بار.
برداشتفرهنگ مترادف و متضاد۱. استنباط، استنتاج، بازیافت، تلقی، درک، دریافت ۲. جمعآوری، حاصل، حاصلبرداری، محصولبرداری ≠ کاشت، داشت ۳. بهرهبرداری کردن، ضبط ۴. اخذ، بازستانی، دریافت ≠ پرداخت ۵. بردباری، تحمل، صبر ≠ نابرداری، بیتابی