نابرشتهلغتنامه دهخدانابرشته . [ ب ِ رِ ت َ / ت ِ ] (ص مرکب ) که برشته نشده باشد. که بو داده نشده باشد. مقابل برشته .
خام سوختنلغتنامه دهخداخام سوختن . [ ت َ ] (مص مرکب ) آن پختن یا برشته شدنی که چیز را از درون ناپخته و نابرشته و از بیرون بر اثر سوختگی سیاه کرده است . رجوع به خام سوز شدن شود.