لغتنامه دهخدا
کام گرفتن . [ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب )... در چیزی ؛ نایل شدن به آن چیز. (از آنندراج ). به وصال معشوقه رسیدن . (یادداشت مؤلف ). کام برگرفتن . مراد بدست آوردن . به آرزو رسیدن . به وصال رسیدن : کام از او کس نگرفته ست مگر باد بهارکه بر آن زلف و بنا