لغتنامه دهخدا
نأج . [ ن َءْج ْ ] (ع مص ) زاری و تضرع کردن به درگاه خدا: نأج نأجاً الی اﷲ؛ صاح و تضرع . (معجم متن اللغة). || بانگ کردن گاو. نُؤاج : ناءَج َ الثورُ نأجاً و نُؤاجاً؛ خارَ. (المنجد). || به تأخیر افکندن کار را. (از معجم متن اللغة). رجوع به نؤوج شود. || به ضعف و سستی و آر