نوخطیلغتنامه دهخدانوخطی . [ ن َ / نُو خ َ / خ َطْ طی ] (حامص مرکب ) صفت نوخط. نوخط بودن . نوخاستگی . نودمیدگی خط و موی بر پشت لب و گونه . رجوع به نوخط شود.- نوخطی عالم ؛کنایه از سبزه ٔ نودمیده ٔ ای
ناپختگیلغتنامه دهخداناپختگی . [ پ ُ ت َ / ت ِ ] (حامص مرکب ) خامی . پخته نبودن . خامی گوشت و امثال آن . سَلَغ. || کال بودن میوه . نارس بودن . || بی تجربگی . ناآزمودگی . ناسنجیدگی . || جلفی . بی وقاری . سبکی . سبکسری . بی احتیاطی . بی وقاری .
ناپختگیundercureواژههای مصوب فرهنگستانحالتی از پخت که درجۀ آن کمتر از درجۀ حالت بهینه است و هنگامی ایجاد میشود که مدتزمان و دمای پخت کمتر از حد کافی باشد متـ . پخت ناقص
تافناختیلغتنامه دهخداتافناختی . (اِخ ) تافنخت ، ماجراجویی از مردم «لیبی » که در قرن هشتم ق . م . مسیح تاج و تخت کشور مصر را بدست آورد.
خطر زمینشناختیgeologic hazardواژههای مصوب فرهنگستانشرایط یا پدیدههای زمینشناختی تهدیدکنندۀ جان و مال بشر
دادة اصطلاحشناختیterminological dataواژههای مصوب فرهنگستانهریک از دادههای مربوط به مفاهیم یا بازنمودهای (designations) آنها
دادههای باستانشناختیarchaeological dataواژههای مصوب فرهنگستانمواد و اسنادی که حاصل فعالیتهای باستانشناختی است و به چهار دستۀ دستساختهها، بومساختهها، پدیدارها و ساختارها تقسیم میشود