لغتنامه دهخدا
ناطر. [ طِ ] (ع ص ، اِ) باغبان خرما و انگور. (منتهی الارب ) (آنندراج ). باغبان رزستان و نخلستان . (ناظم الاطباء). آنکه رز و خرما و کشت را نگهبانی کند. (اقرب الموارد). نگهبان رز و زراعت . (از المنجد).حافظالکرم و النخل و الزرع . (معجم متن اللغة). دشتوان و رزوان . ناطور. (مهذب ا