لغتنامه دهخدا
طلحة. [ طَ ح َ] (اِخ ) ابن محمد (گویند احمد) بن طلحه ٔ نعمانی ، مکنی به ابومحمد. مردی فاضل و عارف به لغت و ادب و شعربود. به بغداد و خراسان درآمد و با حریری صاحب مقامات مکاتبه داشت و مردی بود بسیارحفظ و نیکوشعر و سریعالبدیهه . طلحة بسال 520 هَ