ناماللغتنامه دهخدانامال . (ن مف مرکب ) نامالیده . نمالیده . مالیده ناشده . مالش نادیده .- تریاک نامال ؛ شیره ٔ خشخاش که هنوز آن را نمالیده اند.
نامللغتنامه دهخدانامل . [ م ِ ] (ع ص ) سخن چین . (منتهی الارب ) (آنندراج ). نمام . (المنجد) (از اقرب الموارد).