نامستحسنلغتنامه دهخدانامستحسن . [ م ُ ت َ س َ ] (ص مرکب ) ناشایسته . مذموم . ناپسند. (ناظم الاطباء). ناخوب . ناپسندیده . مکروه . ذمیمه . || بدشکل . قبیح . زشت . (ناظم الاطباء).
ناپسندیدهفرهنگ مترادف و متضادزشت، مذموم، مکروه، ناپسند، ناصواب، نامستحسن، نامعقول، نامقبول، نکوهیده ≠ پسندیده
نازیبافرهنگ مترادف و متضاد۱. بدگل، زشت، کریه، مهیب ۲. بیظرافت ۳. نامستحسن، نامقبول، نامناسب ≠ برازنده، زیبا
قبیحفرهنگ مترادف و متضادبد، خبیث، رکیک، زشت، سخیف، سوء، کریه، مستهجن، مکروه، ناپسند، نامستحسن، ننگین ≠ مستحسن
ناپسندفرهنگ مترادف و متضادبد، رکیک، زشت، سخیف، سوء، قبیح، کریه، مذموم، مذموم، مستهجن، مکروه، ناخوشایند، ناخوشایند، نادلپذیر، ناشایسته، ناگوار، نامحمود، نامستحسن، نامطبوع، نامطبوع، نامطلوب، نامعقول، نامقبول، ناموزون، نکوهیده ≠ مطلوب