نامیزشapogamy 1واژههای مصوب فرهنگستاننوعی تولیدمثل غیرجنسی که در آن بذر ازطریق رشد و تکامل جنین حاصل از یک هستۀ تکلاد به وجود آید
نامجازلغتنامه دهخدانامجاز. [ م ُ ] (ص مرکب ) که مجاز نیست . ممنوع . غیرمجاز. که اجازه ندارد. که مأذون و مختار نیست . || ناروا. ناجایز. ممنوع .- کار نامجاز ؛ عملی که ارتکابش به حکم شرع یا قانون جایز و مجاز نیست .
مجاز ـ نامجازgo-no-go/ go/no-goواژههای مصوب فرهنگستانشرایط یا وضعیتی که، از نظر عملکردی، عملیاتی بودن یا نبودن قطعه یا سامانه را نشان میدهد
بازبینة مجاز ـ نامجازgo/no-go checklist, go/no-go listواژههای مصوب فرهنگستانراهنمای مکتوب برای تعیین وضعیت مجازـ نامجاز در هر زیرسامانة مشکلدار هواگرد که در اختیار خدمة پرواز قرار میگیرد
سنجة مجاز ـ نامجازgo/no-go gauge, go/no-go adaptor, no-go gaugeواژههای مصوب فرهنگستانسنجة ابعادی برای بررسی حدود بالا و پایین بازة مجاز یک قطعه