ناورودلغتنامه دهخداناورود. (اِخ ) قصبه ٔ مرکز دهستان اسالم بخش هشتپر شهرستان طوالش است ، در 10 هزارگزی جنوب هشتپر، کنار راه شوسه ٔ انزلی به آستارا. در جلگه ٔ معتدل مرطوب واقع است و 812 تن سکنه دارد. آبش از چشمه و از رودخانه ٔ ن
ناگوردلغتنامه دهخداناگورد. [ گ ُ وَ ] (ص مرکب ) مخفف ناگوارد است که طعام ناپخته در معده باشد. (برهان قاطع) (آنندراج ). رجوع به ناگوارد شود.
ناوردلغتنامه دهخداناورد. [ وَ ] (اِ) نورد. نبرد. (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). جنگ . (برهان قاطع) (جهانگیری ) (انجمن آرا) (فرهنگ نظام ) (حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نخجوانی ) (غیاث اللغات ) (اوبهی ) (فرهنگ اسدی ) (ناظم الاطباء) (فرهنگ رشیدی ). جدال . (برهان قاطع) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (جهانگیری ) (
ناوردفرهنگ فارسی عمید۱. نبرد؛ جنگ.۲. جولان و گردش گرد یکدیگر: ◻︎ خیالی کرد با خود کاین جوانمرد / که زد بر دور من چون چرخ ناورد (نظامی۱: ۱۴۹).⟨ ناورد بردن: (مصدر لازم) [قدیمی] حمله بردن؛ حمله کردن.⟨ ناورد دادن: (مصدر لازم، مصدر متعدی) [قدیمی] جولان دادن.⟨ ناورد کردن: (مصدر لازم) [قد
گیلاندهلغتنامه دهخداگیلانده . [ دِه ْ ] (اِخ ) دهی است از دهستان اسالم بخش مرکزی شهرستان طوالش . واقع در 13هزارگزی جنوب هشت پر و دو طرف شوسه ٔ آستارا به انزلی . محلی جلگه و هوای آن معتدل و مرطوب و سکنه ٔ آن 408 تن است . آب آن از
طوالشلغتنامه دهخداطوالش . [ طَ ل ِ ](اِخ ) نام یکی از شهرستانهای استان یکم کشور. مشخصات آن بطور خلاصه بشرح زیر است : حدود از طرف شمال به بخش آستارا از شهرستان اردبیل ، از جنوب به دهستان ماسوله از شهرستان فومن ، از خاور به دریای خزر، از جنوب خاوری به دهستان کسگرات شهر فومن ، از باختر به خطالرأ