سامانۀ نام دامنهdomain name system, domain name server, domain name serviceواژههای مصوب فرهنگستانسامانهای اینترنتی که نامهای دامنه را به نشانیهایی در قالب قرارداد اینترنت برمیگردانَد متـ . ساناد
نام تنالگانیcorporate name, collective nameواژههای مصوب فرهنگستاننامی رسمی که یک تنالگان با آن شناخته میشود
نامنماname tag, name tapeواژههای مصوب فرهنگستاننوار کوچک یا برچسبی که بر روی لباس نظامی نصب میشود و نشاندهندة نام و نشان پایور است
نام شیمیاییchemical nameواژههای مصوب فرهنگستاننامی که شیمیدانها برای ترکیبات شیمیایی به کار میبرند و ساختار شیمیایی آنها را نشان میدهد
ناچمانلغتنامه دهخداناچمان . [ چ َ ] (نف مرکب ) عاجز و ناتوان در حرکت . (ناظم الاطباء). ناخرام . بی حرکت . ناخوش احوال . بی حال . که چمیدن و خرامیدن نتواند : همی گفت زندان و بند گران کشیدم همی ناچمان و چران . فردوسی .فرنگیس نالنده بود
ناچمیدنلغتنامه دهخداناچمیدن . [ چ َ دَ ] (مص منفی ) نچمیدن . نخرامیدن . مقابل چمیدن . رجوع به چمیدن شود.
ناچمیدهلغتنامه دهخداناچمیده . [ چ َ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) نچمیده . ناچمان . نخرامیده . رجوع به چمیده شود.
ناچمانلغتنامه دهخداناچمان . [ چ َ ] (نف مرکب ) عاجز و ناتوان در حرکت . (ناظم الاطباء). ناخرام . بی حرکت . ناخوش احوال . بی حال . که چمیدن و خرامیدن نتواند : همی گفت زندان و بند گران کشیدم همی ناچمان و چران . فردوسی .فرنگیس نالنده بود
ناچمیدنلغتنامه دهخداناچمیدن . [ چ َ دَ ] (مص منفی ) نچمیدن . نخرامیدن . مقابل چمیدن . رجوع به چمیدن شود.
ناچمیدهلغتنامه دهخداناچمیده . [ چ َ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) نچمیده . ناچمان . نخرامیده . رجوع به چمیده شود.