ناکامیابلغتنامه دهخداناکامیاب . (نف مرکب ) مقابل کامیاب . ناکام . ناکامروا. نابرخوردار. نامتمتع. بی نصیب . محروم . ناموفق . به کام نارسیده .
ناکامیابیلغتنامه دهخداناکامیابی . (حامص مرکب ) مقابل کامیابی . بی نصیبی . حرمان . نومیدی . حالت و صفت ناکامیاب . رجوع به ناکامیاب شود.
ناکامرانلغتنامه دهخداناکامران . (نف مرکب ) ناکام . ناکامیاب . آنکه کامرانی نکرده است . آنکه کامران و شادکام نیست . مقابل کامران . رجوع به کامران شود.
شکستخوردهفرهنگ مترادف و متضاد۱. ناکام ۲. بازنده، ناکامیاب، ناموفق ۳. مغلوب، مقهور، منهزم ≠ پیروز، کامیاب
ناکامیابیلغتنامه دهخداناکامیابی . (حامص مرکب ) مقابل کامیابی . بی نصیبی . حرمان . نومیدی . حالت و صفت ناکامیاب . رجوع به ناکامیاب شود.