ناکللغتنامه دهخداناکل . [ ک ِ ] (ع ص ) ترسنده ٔ سست و ضعیف دل . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). الضعیف الجبان . (معجم متن اللغة) (از المنجد) (اقرب الموارد). ترسنده . || قاصر در امور. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). ضعیف در کارها. || بازایستاده ٔ از سوگند. (منتهی الارب ) (ن
ناقللغتنامه دهخداناقل . [ ق ِ ] (ع ص ) برنده ٔ چیزی از جائی به جائی . (فرهنگ نظام ). از جائی به جائی برنده . (آنندراج ). آنکه چیزی را از جائی به جائی می برد. برنده و بردارنده و حمل کننده و کسی که چیزی را از جائی به جائی می برد. (ناظم الاطباء). از جائی به جائی برنده . جابجاکننده ٔ چیزی . || رو
عریفلغتنامه دهخداعریف . [ ع َ ] (ع ص ) دانا و شناسنده . (منتهی الارب ). عالم به چیزی . (از اقرب الموارد). || آنکه بشناسد یاران خود را. (منتهی الارب ). کسی که اصحاب و یاران خود را بشناسد. (از اقرب الموارد). || کارگزار قوم ، و آن پایین تر از رئیس است . و یا رئیس قوم ، زیرا بدان شناخته شده است .
احمدلغتنامه دهخدااحمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن ابی سعدان مکنی به ابوبکر. از معتبرین فضلای عرفای مائه ٔ سیم هجری است و با معتضد و مکتفی و مقتدر معاصر بوده از اصحاب شیخ جنید بغدادی است و از اقران ابوعلی رودباری است . مولد و منشاء وی بغداد بوده بعلوم این طایفه زیاده مأنوس و بفهم کلام اینها از جمل
رتیناکللغتنامه دهخدارتیناکل . [ رِ ] (فرانسوی ، اِ) (اصطلاح گیاه شناسی ) برجستگی کوچک چسبناکی است که روی دندانه ٔ قدامی کلاله ٔ گیاههای آنتوموفیل قرار دارد. رجوع به گیاه شناسی ثابتی ص 491 شود.
حناکللغتنامه دهخداحناکل . [ ح ُک ِ ] (ع اِ) حَنکَل . ناکس . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || کوتاه . (منتهی الارب ). قصیر. (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || درشت و سطبر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).