ناگریانیلغتنامه دهخداناگریانی . [ گ ِ ] (حامص مرکب ) جمودالعین . (یادداشت مؤلف ). گریان نبودن . قادر بر گریستن نبودن .
چنارانیلغتنامه دهخداچنارانی . [ چ ِ ] (ص نسبی ) نام نژادی از اسبهای ایرانی که به دستور نادرشاه از اختلاط نژاد اسب ترکمانی و عربی پدید آمد. (یادداشت مؤلف ).
نورانیلغتنامه دهخدانورانی . [ نی ی / نی ] (از ع ، ص نسبی ) منسوب به نور. روشن .(از غیاث اللغات ) (ناظم الاطباء). دارای نور. منور. (ناظم الاطباء). بانور. (یادداشت مؤلف ) : نور رایش تیره شب را روز نورانی کنددود خشمش روز روشن را شب