ناگهانهلغتنامه دهخداناگهانه . [ گ َ ن َ / ن ِ ] (ص نسبی ) ناگهانی .- بلای ناگهانه ؛بلائی که بی خبر و یک دفعه روی دهد. (ناظم الاطباء).
امضای ناآگاهانهoblivious signatureواژههای مصوب فرهنگستاننوعی امضای رقمی که در آن صاحب امضا بنا به درخواست یک متقاضی اقدام به امضای یک پیام از یک مجموعه پیام میکند، بدون آنکه قادر به تشخیص پیام مزبور از بین مجموعه پیامها باشد یا یک پیام را با استفاده از یکی از کلیدهای خصوصی خود، بدون تشخیص کلید مربوط امضا میکند
انتقال ناآگاهانهoblivious transfer, OT 1واژههای مصوب فرهنگستانقراردادی بین فرستنده و گیرنده که براساس آن فرستنده اقدام به ارسال برخی از اطلاعات برای گیرنده میکند بدون آنکه بداند گیرنده اطلاعاتی دریافت کرده است
تکامل ناگهانی،فرگشت ناگهانیquantum evolutionواژههای مصوب فرهنگستاننوعی تکامل حاصل از تغییر بسیار سریع تکاملی در یک دودمان ژنشناختی منفرد که بهظاهر براثر تغییر ناگهانی و بنیادین در محیط گونه به وجود میآید
ناگهانیلغتنامه دهخداناگهانی . [ گ َ ] (ص نسبی ) فجائی . بی مقدمه . سریع. (یادداشت بخط مؤلف ).- بلای ناگهانی ؛ بلائی که بی خبر و یک دفعه روی دهد. (ناظم الاطباء).- مرگ ناگهانه و ناگهانی ؛ مرگ مفاجاة. (ناظم الاطباء) :</span
ناگهلغتنامه دهخداناگه .[ گ َه ْ ] (ق مرکب ) ناگهان . ناگهانه . ناگهانی . ناگاه . (آنندراج ). ناگاه . بی خبر. دفعةً. فوراً. بیکبار. غافل . (از ناظم الاطباء). غفلةً. بی مقدمه : شب زمستان بود کپّی سرد یافت کرمک شب تاب ناگه می بتافت . رودکی .