ناگواردنیلغتنامه دهخداناگواردنی . [ گ ُ دَ ] (ص لیاقت ) غیرقابل گواردن . مقابل گواردنی . رجوع به گواردنی شود.
ناگواریدنلغتنامه دهخداناگواریدن . [ گ ُ دَ ] (مص مرکب ) هضم ناشدن . به تحلیل نرفتن . مقابل گواریدن .- ناگواریدن طعام ؛ وخم . وخام : از افراط طمث بیماری ها و آفت های بسیارتولید کند، چون ناگواریدن طعام و آرزو ناکردن . (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ).||