نجاساتلغتنامه دهخدانجاسات . [ ن َ / ن ِ ] (از ع ، اِ) ج ِ نجاست . رجوع به نجاست شود. || (اصطلاح فقه ) آنچه اگر لباس یا بدن بدان آلوده بود، نماز کردن نشاید. نجاسات عبارتند از: 1 و 2- بول و غایط
نجاستلغتنامه دهخدانجاست . [ ن َ / ن ِ س َ ] (از ع ، اِ) پلیدی . ناپاکی . (ناظم الاطباء). پلیدی . (السامی ) (غیاث اللغات ) (مهذب الاسما). ریخ . (زمخشری ). خبث . (منتهی الارب ). رجس . || فضله ٔ انسان و دیگر حیوانات غیر از ستور. (ناظم الاطباء). غایط <span class="
نجاستفرهنگ فارسی معین(نِ سَ) [ ع . نجاسة ] 1 - (اِمص .) پلیدی ، ناپاکی . 2 - (اِ.) فضلة انسان یا حیوان .
مطهراتفرهنگ فارسی معین( ~.) [ ع . ] (اِفا.) جِ مطهره ؛ چیزهایی که نجاسات راپاک کنند مانند: آب ، آتش ، خاک .
آلودگیفرهنگ فارسی عمید۱. حالت و چگونگی آلوده.۲. آمیختگی با هرچیز ناپاک.۳. ناپاکی: ◻︎ زآن نجاسات ره و آلودگی / نور را حاصل نگردد بدرگی (مولوی: ۷۲۳).۴. (اسم) لکۀ کثیف روی لباس: ◻︎ پاک بشوی از همه آلودگی / پیرهن و چادر و شلوار خویش (ناصرخسرو: ۱۷۸).۵. [مجاز] اعتیاد به مواد مخدر، الکل، و مانندِ آن.<br
اعیان نجسةلغتنامه دهخدااعیان نجسة. [ اَ ن ِ ن َ ج ِ س َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) در اصطلاح فقها اشیائی را گویند که بذات خود نجس هستند. مقابل اعیان متنجس . و آن را نجاسات نیز گویند. محقق در کتاب شرایعالاسلام آرد: نجاسات ده قسم است : اول و دوم بول و غایط از جاندارانی که خون جهنده دارد و حلال گوشت نی