نجوشلغتنامه دهخدانجوش . [ ن َ ](نف ) در تداول ، دیرآشنا. مردم گریز. دیراُنس . که به زودی و به آسانی با کسان انس و الفت نگیرد. که با مردم نجوشد. که با آشنایان و کسان ، گرم و مهربان نیست .
نزوزلغتنامه دهخدانزوز. [ ن ُ ] (ع اِ) ج ِ نَزّ و نِزّ، به معنی زهاب و آبی که از زمین بتراود. رجوع به نز شود.