لغتنامه دهخدا
نخلبند. [ ن َ ب َ ] (نف مرکب ) از: نخل + بند، بمعنی کسی که نخل می بندد، یعنی سازنده ٔ شبیه نخل . (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). شخصی را گویند که صورتهای درختان و میوه را از موم سازد. (برهان قاطع) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). که درخت و گل و میوه ٔ گوناگون از موم می ساخته و زینت ر