ندداءلغتنامه دهخداندداء. [ ن ُ دَ ] (ع اِ) ج ِ نَدید، به معنی نظیر و مانند و همتا. رجوع به نَدید شود.
گندیدگیلغتنامه دهخداگندیدگی . [ گ َ دی دَ / دِ ] (حامص ) گندگی . (آنندراج ). تعفن . عفونت . (ناظم الاطباء). رجوع به گندگی و تعفن شود. || پوسیدگی . (ناظم الاطباء).
گندیدگیدیکشنری فارسی به انگلیسیdecay, decomposition, fetidness, putrefaction, putrescence, rankness, rot, spoilage
ندیدلغتنامه دهخداندید. [ ن َ ] (ع اِ) مانند. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (دهار). همتا. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (غیاث اللغات ) (مهذب الاسماء). ند. (اقرب الموارد). نظیر. (غیاث اللغات ). شبیه . عدیل . مثل . ج ، نُدَداء، انداد : شمه ٔ خلق