لغتنامه دهخدا
نیرنگ . [ رَ ] (اِ) رنگ باشد که نگارگران زنند . (لغت فرس اسدی ). || نقشه تصویر که به زکال بر کاغذ طرح کنند. (غیاث اللغات ). آنچه مرتبه ٔ اول نقاشان با انگشت و زغال نقش و طرح کنند و بکشند. (برهان قاطع). نقش و هیولی هرچه باشد و نقاشان چون نقشی بکشند اول نیرنگ کنند و بعد از آن ن