نزول نقطۀ انجمادfreezing point depressionواژههای مصوب فرهنگستانکاهش نقطۀ انجماد محلول در مقایسه با نقطۀ انجماد حلاّل خالص در نتیجۀ تأثیر تعداد ذرات مادۀ حلشده
نزوللغتنامه دهخدانزول . [ ن ُ ] (ع مص ) فرودآمدن . (تاج المصادر بیهقی ) (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از زوزنی ). پائین آمدن . (از ناظم الاطباء). انحدار. (از اقرب الموارد) (از المنجد). ضد صعود. (ناظم الاطباء). از بالا به پائین فرودآمدن . (از اقرب الموارد) (از المنجد). فروشدن
پنجوللغتنامه دهخداپنجول . [ پ َ ] (اِ) در تداول کودکان و زنان ، صورتی از پنجه با ناخنهای تیز و دراز.
ثابت زمسنجیcryoscopic constantواژههای مصوب فرهنگستانثابت معادلهای که نشاندهندۀ میزان نزول نقطۀ انجماد براثر حلکردن یک مول مادۀ محلول در یک لیتر حلاّل است
زمسنجیcryoscopyواژههای مصوب فرهنگستانتعیین وزن مولکولی جسم حلشدنی غیرفرّار با حل کردن مقدار معینی از آن در حلاّل و ثبت نزول نقطۀ انجماد
نزوللغتنامه دهخدانزول . [ ن ُ ] (ع مص ) فرودآمدن . (تاج المصادر بیهقی ) (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از زوزنی ). پائین آمدن . (از ناظم الاطباء). انحدار. (از اقرب الموارد) (از المنجد). ضد صعود. (ناظم الاطباء). از بالا به پائین فرودآمدن . (از اقرب الموارد) (از المنجد). فروشدن
نزولفرهنگ فارسی عمید۱. [مقابلِ صعود] فرود آمدن؛ پایین آمدن.۲. نازل شدن (قرآن).۳. کم شدن؛ تنزّل.۴. (اسم) [عامیانه، مجاز] ربح و سود پول؛ ربا.
نزولدیکشنری فارسی به انگلیسیanticlimax, comedown, decline, descent, drop, fall, falloff, plunge, slump, tumble
خانه نزوللغتنامه دهخداخانه نزول . [ ن َ / ن ِ ن ُ ] (اِ مرکب ) فرود آمدن در خانه ها بدون اجازت مالک از راه غصب . (از آنندراج ) : غم اگر خانه نزول است حیاتی چه توان تو گشادی در دل بر تو غرامت باشد. حیاتی گیلانی
منزوللغتنامه دهخدامنزول . [ م َ ] (اِ) نامی است که در گرگان به درختچه ٔ آلاش دهند و در آستارا آن را هَس و در شهسوار کَنگَه نامند. رجوع به جنگل شناسی کریم ساعی و الاش شود.
منزوللغتنامه دهخدامنزول . [ م َ ] (ع ص ) منزول به ؛ آنکه بر او فرودآیند: و انت خیر منزول به . (از یادداشت مرحوم دهخدا). || گرفتار زکام و نزله . (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ).
منزوللغتنامه دهخدامنزول . [ م ُ زَ وِ ] (ع ص ) هلاک شونده . || افتاده و ساقطشونده . || زایل شونده . (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ).
نزوللغتنامه دهخدانزول . [ ن ُ ] (ع مص ) فرودآمدن . (تاج المصادر بیهقی ) (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از زوزنی ). پائین آمدن . (از ناظم الاطباء). انحدار. (از اقرب الموارد) (از المنجد). ضد صعود. (ناظم الاطباء). از بالا به پائین فرودآمدن . (از اقرب الموارد) (از المنجد). فروشدن