حکم نسبتدهیassignment statementواژههای مصوب فرهنگستانیک حکم برنامهنویسی که مقداری را به یک متغیر نسبت میدهد
نسبیتلغتنامه دهخدانسبیت . [ ن ِبی ی َ ] (ع مص جعلی ، اِمص ) نسبیّة. نِسْبی بودن . رجوع به فرهنگ فارسی معین و دایرةالمعارف فارسی شود.
نسبتفرهنگ فارسی عمید۱. ربط دادن فعل یا صفتی به کسی.۲. خویشی؛ قرابت.۳. پیوستگی میان دو شخص یا دو چیز.۴. همانندی بین علاقات اشیا یا کمیّات.
حکم نسبتدهیassignment statementواژههای مصوب فرهنگستانیک حکم برنامهنویسی که مقداری را به یک متغیر نسبت میدهد
حکم نسبتدهیassignment statementواژههای مصوب فرهنگستانیک حکم برنامهنویسی که مقداری را به یک متغیر نسبت میدهد