نسنارلغتنامه دهخدانسنار. [ ن َ س ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ژاورود بخش رزاب شهرستان سنندج ، در 24هزارگزی جنوب شرقی رزاب و 7هزارگزی شمال غربی آوی هنگ در منطقه ٔ کوهستانی سردسیری واقع است و 400</span
نشانگرلغتنامه دهخدانشانگر. [ ن ِ گ َ ] (ص مرکب ) آن که نشان کند. (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). || آن که نشان می سازد. || حافظ و نگهبان مهر و نگین . || (اِ مرکب ) پرگار. (ناظم الاطباء).
نشانگردیکشنری فارسی به انگلیسیdistinctive, indicative, expression, expressive, index, reflection, representative
چراغ نشانگرindicator lightواژههای مصوب فرهنگستانهریک از چراغهای روی صفحۀ نشانگر که برای هشدار یا آگاهی از عملکرد سامانهای در خودرو روشن میشود