نشانفرستbeaconواژههای مصوب فرهنگستانفـرستنـده ـ گیرنـدهای با بُرد کوتاه که ارتباط بین وسایل نقلیه و مدیریت حملونقل را امکانپذیر میسازد
عوارض نشانفرستbeaconage 2واژههای مصوب فرهنگستانعوارضی که برای نگهداری شناوهها و نشانفرستها از شناورها دریافت میشود
قایق نشانفرستbeaconboat, gas boat 1واژههای مصوب فرهنگستاننوعی قایق سبک و کوچک بیخدمه که نشانفرست بر روی آن نصب میشود
نشانفرست بادبزنیfan-marker beacon, fan markerواژههای مصوب فرهنگستاننوعی نشانفرست رادیویی ثابت که پرتوهایش به صورت عمودی و به شکل بادبزن ارسال میشود
نشانفرست بادبزنیfan-marker beacon, fan markerواژههای مصوب فرهنگستاننوعی نشانفرست رادیویی ثابت که پرتوهایش به صورت عمودی و به شکل بادبزن ارسال میشود
نشانفرست بیرونیouter marker beacon, outer markerواژههای مصوب فرهنگستاننوعی نشانفرست سامانة فرودبا دستگاه که در حدود 3/8 کیلومتری آستانة باند، همراستا با محور مرکزی باند، نصب میشود
نشانفرست تقربmarker beaconواژههای مصوب فرهنگستاننوعی نشانفرست که، برای تقرب، پرتوهای عمودی ارسال میکند و علائم شنیداری و دیداری آن در اتاقک خلبان دریافت میشود
نشانفرست ثابتfixed beacon, tower beaconواژههای مصوب فرهنگستاننشانفرستی که بهصورت ثابت به بستر دریا مهار شده است یا بر روی زمین استقرار دارد
نشانفرست چندجهتهnon-directional beacon, non-directional radio beacon, NDBواژههای مصوب فرهنگستاننوعی نشانفرست رادیویی زمینیکه برای هدایت هواگَرد در همۀ جهات نشانک ارسال میکند
عوارض نشانفرستbeaconage 2واژههای مصوب فرهنگستانعوارضی که برای نگهداری شناوهها و نشانفرستها از شناورها دریافت میشود
قایق نشانفرستbeaconboat, gas boat 1واژههای مصوب فرهنگستاننوعی قایق سبک و کوچک بیخدمه که نشانفرست بر روی آن نصب میشود
نشانک نشانفرستbeacon signal, radio beacon signalواژههای مصوب فرهنگستاننشانک رادیویی که معمولاً ترکیبی از چند حرف از الفبای مورس است متـ . سیگنال نشانفرست