نشانفرست میانیmiddle marker beacon, middle markerواژههای مصوب فرهنگستاننوعی نشانفرست سامانة فرود با دستگاه که در حدود یککیلومتری آستانة باند، همراستا با محور مرکزی باند، نصب میشود
نشانفرستbeaconواژههای مصوب فرهنگستانفـرستنـده ـ گیرنـدهای با بُرد کوتاه که ارتباط بین وسایل نقلیه و مدیریت حملونقل را امکانپذیر میسازد
عوارض نشانفرستbeaconage 2واژههای مصوب فرهنگستانعوارضی که برای نگهداری شناوهها و نشانفرستها از شناورها دریافت میشود
قایق نشانفرستbeaconboat, gas boat 1واژههای مصوب فرهنگستاننوعی قایق سبک و کوچک بیخدمه که نشانفرست بر روی آن نصب میشود
نشانفرستbeaconواژههای مصوب فرهنگستانفـرستنـده ـ گیرنـدهای با بُرد کوتاه که ارتباط بین وسایل نقلیه و مدیریت حملونقل را امکانپذیر میسازد
عوارض نشانفرستbeaconage 2واژههای مصوب فرهنگستانعوارضی که برای نگهداری شناوهها و نشانفرستها از شناورها دریافت میشود
قایق نشانفرستbeaconboat, gas boat 1واژههای مصوب فرهنگستاننوعی قایق سبک و کوچک بیخدمه که نشانفرست بر روی آن نصب میشود
نشانفرستbeaconواژههای مصوب فرهنگستانفـرستنـده ـ گیرنـدهای با بُرد کوتاه که ارتباط بین وسایل نقلیه و مدیریت حملونقل را امکانپذیر میسازد