ناشتابلغتنامه دهخداناشتاب . [ ش ْ / ش ِ ] (ص ، اِ) به معنی ناشتا و ناهار است که از صبح باز چیزی نخوردن باشد. (برهان قاطع) : هرگه که عالمی را بینم به هر مرادجود تو سیر کرده و من ناشتاب تو. مسعودسعد.یا
ناشتابلغتنامه دهخداناشتاب . [ ش ِ ] (ص مرکب ) بی شتاب . آهسته . شکیبا. صابر. صبور. (ناظم الاطباء). ناشتابان . آنکه درنگ می کند و شتاب نمی کند.
آزارودلغتنامه دهخداآزارود. (اِخ ) نام محلی کنار راه چالوس و شهسوار میان نشتاب رود و پلات کلا در 445500گزی طهران .
قرارداد تامنشتتاب حافظهfully memory leakage resilient protocolواژههای مصوب فرهنگستانقراردادی که حتی در صورت نشت کامل اطلاعات از حافظة غیرفرّار همچنان امن است اختـ . قرارداد تامنشتاب FMLR protocol