نقابدارلغتنامه دهخدانقابدار. [ ن ِ ] (نف مرکب ) مستور. پرده پوش . (آنندراج ). که نقاب بر رخ افکنده است تا شناخته نشود. نقاب پوش . که رخ در نقاب نهفته است . ماسک دار : خورشید وگر نقاب دار است منقل معشوق برکنار است .کلیم (آنندراج ).