نقشنماfunction word, grammatical wordواژههای مصوب فرهنگستانواژهای عموماً بدون معنای واژگانی مشخص و دارای معنای دستوری که در جمله نقش نحوی یا ساختاری ندارد متـ . واژۀ نقشی
نمای ناقص تهincomplete breech presentationواژههای مصوب فرهنگستاننوعی نمای ته که در آن یک یا دو پا یا زانو نیز وارد زاهدانراه میشود
نمای نقشی جملهfunctional sentence perspective, FSPواژههای مصوب فرهنگستاننظریهای برای توصیف ساخت اطلاعی جمله
زبان تحلیلیanalytic languageواژههای مصوب فرهنگستانزبانی با واژههایی عمدتاً یکتکواژی و دارای صورت ثابت که روابط نحوی را معمولاً با ترتیب واژهها و استفاده از نقشنما نشان میدهد