نقطۀ انشعابline tap, tee point, tapواژههای مصوب فرهنگستاننقطهای بر روی خط برق که دستکم به سه پایانه متصل است
نقطه نقطهلغتنامه دهخدانقطه نقطه . [ ن ُ طَ / طِ ن ُ طَ/ طِ ] (ص مرکب ) خال خال . پر خال و نقط : گر ز نصرت نه حامله است چرانقطه نقطه است پیکر تیغش . خاقانی .- <span clas
نقطهبهنقطهpoint-to-pointواژههای مصوب فرهنگستانویژگی ارسال نشانکها از یک نقطۀ مبدأ به یک نقطۀ مقصد
قطعهخطline sectionواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از یک خط برق که بین دو پایانه یا دو نقطۀ انشعاب قرار دارد