نقنهلغتنامه دهخدانقنه . [ن َ ن ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سمیرم پائین بخش حومه ٔ شهرستان شهرضا، در 48هزارگزی مغرب شهرضا، در جلگه ٔ معتدل هوائی واقع است و 1442 تن سکنه دارد. آبش از قنات ، محصولش غلات و پنبه و لبنیات ، شغل اه
ژنکپینگلغتنامه دهخداژنکپینگ . [ ژُ ک ُ ] (اِخ ) نام شهری در سوئد بر کنار وِتِر، دارای 30000 تن سکنه . آنجا مرکز کارخانه های کبریت سازی است .
احمدلغتنامه دهخدااحمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن نقنه ، مکنی به ابوجعفر. وزیر دولت علویان از بنی حمود در اندلس .