25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
moistest
رطب
رطوبتدار
نمگین
moist
moister
بیشتر بدانید
متمرع
وضع (عامیانه)
ویروسمیزی
رول
playwriter
کهلو
جستوجوی همآوا
نمدیده
فرهنگ فارسی عمید
نمناک؛ نمدار؛ مرطوب؛ چیزی یا جایی که رطوبت به آن سرایت کرده.
جستوجوی مشابه
نمدیده
فرهنگ فارسی عمید
نمناک؛ نمدار؛ مرطوب؛ چیزی یا جایی که رطوبت به آن سرایت کرده.