لغتنامه دهخدا
مانمن . [ م ِ ] (اِ)به لغت زند و پازند جامی باشد که بدان شراب و آب و امثال آن خورند. (برهان ) (آنندراج ). به لغت زند و پازند پیاله ٔ شراب خوری و آب خوری . (ناظم الاطباء). پهلوی ، یام (جام ) و هزوارش مانه = منه است و این هزوارش را بیشتر مانمن می خواندند. در بندهشن ص <span clas