پنیرآبلغتنامه دهخداپنیرآب . [ پ َ ] (اِ مرکب ) ماءالجبن . (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). و آن آبی است که از پنیر تر برمی آید: پس پنیرآب که بسکنجبین افتیمون کرده باشند بکار دارند. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ).پنیرآب دادن نشاید به میش که یابد در او قطره ٔ خون خویش .نظامی .
نارابلغتنامه دهخداناراب . (اِخ ) دهی از دهستان ملایعقوب بخش مرکزی شهرستان سراب است و در 24 هزارگزی جنوب شرقی سراب و 6 هزارگزی جاده ٔ شوسه ٔ اردبیل واقع، دهی کوهستانی است با هوائی معتدل و 232تن
نرآبلغتنامه دهخدانرآب . [ ن َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان بهرآسمان بخش ساردوئیه ٔ شهرستان جیرفت . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
نرآبلغتنامه دهخدانرآب . [ ن َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از بخش راین شهرستان بم . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
نرآبلغتنامه دهخدانرآب . [ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کوهسارات بخش مینودشت شهرستان گرگان ، در 42هزارگزی جنوب شرقی مینودشت و 14هزارگزی جاده ٔ گرگان به شاهرود در منطقه ٔ کوهستانی معتدل هوائی واقع است و <span class="hl" dir="
حسن آبادلغتنامه دهخداحسن آباد. [ ح َ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ولدبیگی بخش ثلاث شهرستان کرمانشاهان در 24هزارگزی خاور نهرآب و 2هزارگزی شمال راه فرعی سنجابی به نهرآب . کوهستانی و سردسیر است . 100</sp
خندقدیکشنری عربی به فارسیخاکريز , سد , بند , نهر , ابگذر , مانع , خندق , حفره , راه اب , نهراب , گودال کندن , ديواري که براي جلوگيري از اب دريا مي سازند (در هلند) , اب بند , بند اب
ده سرخلغتنامه دهخداده سرخ .[ دِه ْ س ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ولدبیگی بخش ثلاث شهرستان کرمانشاهان . واقع در 12هزارگزی جنوب خاوری نهرآب . سکنه ٔ آن 200 تن . آب آن از چشمه های کوچک متعدد راه آن تابستان اتومبیل می توان برد. سا