نهستیواژهنامه آزادنبودن ، عدم حضور، غایب بودن، حاضر نشدن در کلاسِ درس یا گرد همآیی ها(نهستی داشتن= غایب بودن)
خوردگی نهشتیdeposition corrosionواژههای مصوب فرهنگستاننوعی خوردگی دوفلزی که در آن یک فلز با پتانسیل مثبت در بالادست جریان خورده میشود و یونهای حلشدۀ آن در پاییندست جریان در جایی که فلز فعالتر قرار دارد، تهنشین میشود