نهفتگیلغتنامه دهخدانهفتگی . [ ن ُ / ن ِ / ن َ هَُ ت َ / ت ِ ] (حامص ) پوشیدگی . پنهانی . (ناظم الاطباء). نهفته بودن . استتار. رجوع به نهفته شود. || غیبوبت . (یادداشت مؤلف ). رجوع به نهفت و نهف
نهفتگیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط فتگی، پوشیدگی، بسخو، کمین، پنهان بودن، اختفا، کتمان بیسروصدایی، حیلهگری خیانت، نادرستی بیحرکتی، رکود، سکون بالقوه بودن، امکان استعاره سِرّ، راز، باطن، درون، ضمیر، نهانخانه تاریکی، گرگومیش، ناپیدایی
نهفتگیrecessiveness, recessivityواژههای مصوب فرهنگستانوضعیتی که در آن یک صفت فقط در حالت جورتخمی ظاهر میشود
کمونفرهنگ فارسی عمید۱. پنهان شدن؛ پوشیده شدن؛ مخفی شدن.۲. در نهان بودن.۳. (اسم) (پزشکی) دورۀ نهفتگی بیماری؛ فاصلۀ بین ورود عامل بیماریزا به بدن و نمایان شدن نخستین علائم بیماری.
شانکرلغتنامه دهخداشانکر. (فرانسوی ، اِ) زخم کوچکی که انساج مجاور خود را فرامیگیرد،و مضمحل میسازد. این زخم بیشتر در مجاورت مخاط دهان ، گوشه ٔ لبها و اعضای تناسلی ظاهر میشود. شانکر بر دو قسم است : شانکر سخت یا شانکر سیفلیسی که مشخص دوره ٔ اول سیفلیس است ، دیگر شانکر نرم است که عاملش باسیلی مشخص
نهفتگیلغتنامه دهخدانهفتگی . [ ن ُ / ن ِ / ن َ هَُ ت َ / ت ِ ] (حامص ) پوشیدگی . پنهانی . (ناظم الاطباء). نهفته بودن . استتار. رجوع به نهفته شود. || غیبوبت . (یادداشت مؤلف ). رجوع به نهفت و نهف
نهفتگیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط فتگی، پوشیدگی، بسخو، کمین، پنهان بودن، اختفا، کتمان بیسروصدایی، حیلهگری خیانت، نادرستی بیحرکتی، رکود، سکون بالقوه بودن، امکان استعاره سِرّ، راز، باطن، درون، ضمیر، نهانخانه تاریکی، گرگومیش، ناپیدایی
نهفتگیrecessiveness, recessivityواژههای مصوب فرهنگستانوضعیتی که در آن یک صفت فقط در حالت جورتخمی ظاهر میشود
نهفتگیلغتنامه دهخدانهفتگی . [ ن ُ / ن ِ / ن َ هَُ ت َ / ت ِ ] (حامص ) پوشیدگی . پنهانی . (ناظم الاطباء). نهفته بودن . استتار. رجوع به نهفته شود. || غیبوبت . (یادداشت مؤلف ). رجوع به نهفت و نهف
دورۀ نهفتگیincubation periodواژههای مصوب فرهنگستانفاصلۀ زمانی بین مواجهه با عامل بیماریزا و ظهور علائم بیماری