نواربندی فامتنیchromosome bandingواژههای مصوب فرهنگستانتشکیل نوارهای روشن و تاریک در طول فامتن در نتیجۀ رنگآمیزی اختصاصی
نواربندی قلوهایcolloform bandingواژههای مصوب فرهنگستانبافت نواری حاصل از تهنشینی لایههای بسیار ریزدانه
نواربندی فامتنیchromosome bandingواژههای مصوب فرهنگستانتشکیل نوارهای روشن و تاریک در طول فامتن در نتیجۀ رنگآمیزی اختصاصی
نواربندی قلوهایcolloform bandingواژههای مصوب فرهنگستانبافت نواری حاصل از تهنشینی لایههای بسیار ریزدانه
سازند آهن نواریbanded iron formation, BIFواژههای مصوب فرهنگستاننوعی سازند آهنی که دارای نواربندی مشخصی معمولاً از کانیهای غنی از آهن و چِرت (chert) یا کوارتز دانهریز است
نوار بستنلغتنامه دهخدانوار بستن . [ ن َ / ن ُب َ ت َ ] (مص مرکب ) نواربندی کردن . نوارپیچ کردن . بار یا بسته ای را با نوار استوار کردن . || باندپیچی کردن . روی زخم را با نوار و باند پوشاندن .
نواربندی فامتنیchromosome bandingواژههای مصوب فرهنگستانتشکیل نوارهای روشن و تاریک در طول فامتن در نتیجۀ رنگآمیزی اختصاصی
نواربندی قلوهایcolloform bandingواژههای مصوب فرهنگستانبافت نواری حاصل از تهنشینی لایههای بسیار ریزدانه