نوامینلغتنامه دهخدانوامین . [ ن َ ] (اِ) میوه ٔ نوبر و نوباوه و هر چیز نادرو تازه و هر چیز که در نخستین هنگام دیده شود(؟). (ناظم الاطباء). رجوع به فرهنگ شعوری ج 2 ص 391 شود.
نوچمنلغتنامه دهخدانوچمن . [ ن َ چ َ م َ ] (اِخ ) دهی است ازدهستان سدن رستاق بخش مرکزی شهرستان گرگان ، در 18 هزارگزی غرب گرگان ، در دشت معتدل هوای مرطوب واقع است و185 تن سکنه دارد. آبش از قنات ، محصولش برنج و غلات و لبنیات و تو
ناهمگنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رابطه ت] ناهمگن، نامتجانس متغیر، همواره متغیر بیشکل، بههمریخته، آشفته زبر بیشباهت، متفاوت، نامشابه جوراجور، متنوع ناسازگار، تطبیقناپذیر بیقاعده، غیرطبیعی هرازگاه دمدمیمزاج، دمدمی
رأی ناهمگنsplit ticket 2واژههای مصوب فرهنگستانرأی به نامزدهای حزبهای مختلف در یک انتخابات برای تصدی چند منصب