نوبتگیریcamp-on, camp-on-busy, camp 2واژههای مصوب فرهنگستانتسهیلات یا خدماتی که به برخوان امکان میدهد تا زمانی که خط یا تجهیزات ارتباطی مورد درخواست مشغول است، در نوبت قرار گیرد
مکث 1pause 3واژههای مصوب فرهنگستانتوقفی در زنجیرۀ گفتار که در مرز واژهها یا گروهها یا جملهها در هنگام انتخاب واژۀ مناسب در پردازش و نوبتگیری در گفتمان رخ دهد