نوترکیبrecombinantواژههای مصوب فرهنگستانیاخته یا فردی با ترکیبات ژنی جدیدی که با هم در هیچیک از والدین دیده نمیشود
دِنای نوترکیبrecombinant DNAواژههای مصوب فرهنگستاندِنای حاصل از الحاق آزمایشگاهی دو یا چند مولکول دِنا اختـ . دِنان recDNA
شیر نوترکیبrecombined milkواژههای مصوب فرهنگستانشیری که از آمیختن شیرخشک بدون چربی و آب و چربی شیر به دست میآید
نوترکیبیrecombinationواژههای مصوب فرهنگستانفرایند طبیعی یا مصنوعی تشکیل گروههای جدید ژنی در فامتنها
دِنای نوترکیبrecombinant DNAواژههای مصوب فرهنگستاندِنای حاصل از الحاق آزمایشگاهی دو یا چند مولکول دِنا اختـ . دِنان recDNA
ترمیم نوترکیبیrecombination repair/ recombinational repairواژههای مصوب فرهنگستانترمیمی که در آن آسیبهای دنا در نتیجة مبادله با توالی درست از راه نوترکیبی تصحیح میشود
شیر نوترکیبrecombined milkواژههای مصوب فرهنگستانشیری که از آمیختن شیرخشک بدون چربی و آب و چربی شیر به دست میآید
نوترکیبی همساختhomologous recombination, HR 2, legitimate recombinationواژههای مصوب فرهنگستانمبادله یا جانشینی ژن در نتیجۀ چلیپایی شدن یا تبدیل ژن
نوترکیبیrecombinationواژههای مصوب فرهنگستانفرایند طبیعی یا مصنوعی تشکیل گروههای جدید ژنی در فامتنها
دِنای نوترکیبrecombinant DNAواژههای مصوب فرهنگستاندِنای حاصل از الحاق آزمایشگاهی دو یا چند مولکول دِنا اختـ . دِنان recDNA
شیر نوترکیبrecombined milkواژههای مصوب فرهنگستانشیری که از آمیختن شیرخشک بدون چربی و آب و چربی شیر به دست میآید