نوترکیبی همساختhomologous recombination, HR 2, legitimate recombinationواژههای مصوب فرهنگستانمبادله یا جانشینی ژن در نتیجۀ چلیپایی شدن یا تبدیل ژن
نوترکیبیrecombinationواژههای مصوب فرهنگستانفرایند طبیعی یا مصنوعی تشکیل گروههای جدید ژنی در فامتنها
ترمیم نوترکیبیrecombination repair/ recombinational repairواژههای مصوب فرهنگستانترمیمی که در آن آسیبهای دنا در نتیجة مبادله با توالی درست از راه نوترکیبی تصحیح میشود
دهندۀ نوترکیبی پُربسامدhigh frequency recombination donor, HFR donorواژههای مصوب فرهنگستاننوعی دهندۀ همیوغ (conjugal) که براثر درج یک دیسک (disk) در فامتن یک باکتری به وجود میآید
نوترکیبیrecombinationواژههای مصوب فرهنگستانفرایند طبیعی یا مصنوعی تشکیل گروههای جدید ژنی در فامتنها
ترمیم نوترکیبیrecombination repair/ recombinational repairواژههای مصوب فرهنگستانترمیمی که در آن آسیبهای دنا در نتیجة مبادله با توالی درست از راه نوترکیبی تصحیح میشود
نوترکیبیrecombinationواژههای مصوب فرهنگستانفرایند طبیعی یا مصنوعی تشکیل گروههای جدید ژنی در فامتنها