نومیدیلغتنامه دهخدانومیدی . [ ن َ / نُو ] (حامص مرکب ) ناامیدی . یأس . حرمان . ناکامی . محرومی . خیبت . قنوط. نمیدی . مقابل امید و امیدواری . رجوع به ناامیدی شود : اگر امید رنجوری نمایدز نومیدی بسی نومیدی آید. <p class="auth
نومیدیدیکشنری فارسی به انگلیسیanticlimax, despair, desperation, disappointment, discouragement, hopelessness, letdown, slough
نومیدیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی میدی، یأس، ناامیدی، دلسردی، افسردگی، بدبینی، منفیبافی آه سرد، آیۀ یأس نیهیلیسم ◄ عدم