نُت 1noteواژههای مصوب فرهنگستانهریک از نشانههای مختلفی که برای ثبت اصوات و سکوتهای موسیقایی و ویژگیهای آنها نزد اقوام گوناگون در دورههای مختلف به کار رفته باشد
سرِ نُتnote headواژههای مصوب فرهنگستانبخش اصلی نماد نُت که محل آن روی حامل نشاندهندۀ زیروبمی نغمه است
نت گرفتهstopped noteواژههای مصوب فرهنگستان1. صدایی که نوازنده در هنگام نواختن هورن یا ترمپت با قرار دادن دست خود در برابر یا درون شیپورۀ ساز، تولید میکند 2. نتی که با گرفت یا پردهگیری تولید میشود متـ . صوت گرفته stopped tone
نُت میدیMIDI noteواژههای مصوب فرهنگستاننوعی پیام مسیر میدیِ دوقسمتی که قسمت اول آن فرمانِ روشن شدن و قسمت دوم آن فرمانِ خاموش شدن است
نُت نقطهدارdotted noteواژههای مصوب فرهنگستاننُتی که در سمت راست آن یک نقطه میگذارند و ارزش زمانی آن یکونیم برابر حالت بدون نقطۀ آن است
نویدلغتنامه دهخدانوید. [ ن َ ] (اِخ ) غلام علی بیگ اﷲآبادی (میرزا...) متخلص به نوید. از پارسی گویان هند است و در عهد نواب امیرخان بهادر کوتوال اﷲآباد بود و چندی هم منصب قضا داشت . او راست :ما بندگی مغبچه بسیار کرده ایم شد مدتی که دختر رز بار کرده ایم .(از صبح گلش
نویدلغتنامه دهخدانوید. [ ن َ ] (اِخ ) محمد حسین اصفهانی (میرزا...) از شاعران قرن یازدهم است ، وی به هند رفت و در کشمیر توطن گزید و در همانجا به سال 1187 هَ. ق . درگذشت . او راست :ندارم خواب تا از یار پهلویم تهی مانده ست خوش آن شبها که آرام دل من می غن
نویدلغتنامه دهخدانوید. [ ن َ ] (اِخ ) نورالدین دهلوی متخلص به نوید یانویدی ، از پارسی گویان قرن دوازدهم هندوستان و از مقربان عمدةالملک امیرخان بهادر است . در اواسط قرن دوازدهم درگذشته . او راست :اگر نیست با عاشقی خو مراچرا می طپد دل به پهلو مرااز این غصه ام دل ز جا می رودکه جا
نویدلغتنامه دهخدانوید. [ ن ُ ] (اِ) خبر خوش . (رشیدی ) (جهانگیری ) (برهان قاطع) (غیاث اللغات ) (انجمن آرا) (آنندراج ). مژده . (اوبهی ) (برهان قاطع). مژدگانی . هرچیز که سبب خوشحالی شود. (برهان قاطع). مژده دادن به هر چیزی که باشد. (فرهنگ خطی ). خوش خبری . بشارت . هرچیز که خوشحالی آورد. (ناظم ال
شنویدلغتنامه دهخداشنوید. [ ] (اِخ ) نام یکی از طوایف لرستان . رجوع به تاریخ گزیده چ اروپا ص 539 شود.
نویدلغتنامه دهخدانوید. [ ن َ ] (اِخ ) غلام علی بیگ اﷲآبادی (میرزا...) متخلص به نوید. از پارسی گویان هند است و در عهد نواب امیرخان بهادر کوتوال اﷲآباد بود و چندی هم منصب قضا داشت . او راست :ما بندگی مغبچه بسیار کرده ایم شد مدتی که دختر رز بار کرده ایم .(از صبح گلش
نویدلغتنامه دهخدانوید. [ ن َ ] (اِخ ) محمد حسین اصفهانی (میرزا...) از شاعران قرن یازدهم است ، وی به هند رفت و در کشمیر توطن گزید و در همانجا به سال 1187 هَ. ق . درگذشت . او راست :ندارم خواب تا از یار پهلویم تهی مانده ست خوش آن شبها که آرام دل من می غن
نویدلغتنامه دهخدانوید. [ ن َ ] (اِخ ) نورالدین دهلوی متخلص به نوید یانویدی ، از پارسی گویان قرن دوازدهم هندوستان و از مقربان عمدةالملک امیرخان بهادر است . در اواسط قرن دوازدهم درگذشته . او راست :اگر نیست با عاشقی خو مراچرا می طپد دل به پهلو مرااز این غصه ام دل ز جا می رودکه جا