چینندگیلغتنامه دهخداچینندگی . [ ن َن ْ دَ / دِ ] (حامص ) حالت و چگونگی چیننده . عمل چیننده . رجوع به چیننده شود.
نژندیلغتنامه دهخدانژندی . [ ن ِ / ن َ ژَ ] (حامص ) غمگینی . دل گرفتگی . ملالت . افسردگی . اندوه . (ناظم الاطباء). غم . ملال . نژند بودن : درستی و هم دردمندی بودگهی خوشی و گه نژندی بود. فردوسی .سلیح
نژندیلغتنامه دهخدانژندی . [ ن ِ / ن َ ژَ ] (حامص ) غمگینی . دل گرفتگی . ملالت . افسردگی . اندوه . (ناظم الاطباء). غم . ملال . نژند بودن : درستی و هم دردمندی بودگهی خوشی و گه نژندی بود. فردوسی .سلیح
نژندیفرهنگ مترادف و متضاد۱. افسردگی، پژمردگی ۲. آزردگی، حزن، رنجیدگی، ملالت ۳. سرگشتگی، فروماندگی ۴. خشم، غضب
نژندیلغتنامه دهخدانژندی . [ ن ِ / ن َ ژَ ] (حامص ) غمگینی . دل گرفتگی . ملالت . افسردگی . اندوه . (ناظم الاطباء). غم . ملال . نژند بودن : درستی و هم دردمندی بودگهی خوشی و گه نژندی بود. فردوسی .سلیح
رواننژندیneurosisواژههای مصوب فرهنگستاننوعی اختلال روانی که در آن فرد از مدارا با اضطرابها و تعارضهای درونی خود ناتوان است