ناخواستنلغتنامه دهخداناخواستن . [ خوا / خا ت َ ] (مص منفی ) نخواستن .نطلبیدن . طلب نکردن . تقاضا نکردن . درخواست نکردن .
تره خرد نکردنلغتنامه دهخداتره خرد نکردن . [ ت َرَ / رِ خ ُن َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) در تداول مردم ، بی اعتنایی کامل . کمترین ارزشی برای کسی قایل نبودن : فلان برای توتره خرد نمیکند، یعنی کمترین اعتنایی به تو نمیکند.